همزمان با انتشار نتایج مسابقه طراحی سردر غربی باشگاه انقلاب(برگزارکننده: پایگاه خبری فضای نو) از عموم خردمندان در خواست نمودیم با ارسال یادداشتهای خود بر بحث و غنای فکری رویداد بیافزایند. این یادداشت از آن دست مطالب است. | اختصاصی پایگاه خبری فضای نو
بر اساس بند اول دستورالعمل منتشر شده از سوی برگزار کنندگان این رویداد؛
[این سردر به مثابه طاق ورودی نمادین مجموعه قلمداد خواهد شد. یعنی کارفرما برای آن کاربرد عملکردی قائل نیست]
در لغت نامه دهخدا آمده است:
سردر. [ س َ دَ ] ( اِ مرکب ) ایوان یا خانه که بر بالای در خانه باشد. خانه و ایوان که بر بالای دروازه و در خانه کنند و در شهرها و قراء و خانه برپا کنند. زینتی از بناء یا خانه که بر سر در خانه سازند. بالای در. جلودر سر. آستانه خانه.
و همچنین درباره طاق نیز گفته شده:
طاق. ( اِ ) سقف محدب. آسمانه. درونسو یا جانب انسی سقف. سقفی چون خرپشته کرده.
طرح برگزیده نه تنها با خوانش روانِ لغوی دستورالعمل همخوانی نداشته،بلکه خود طراح در پوستر اصلی بالاجبار از زوایهی دید جانبی(زاویهای که از سمت چپ به هیچ عنوان و از سمت راست کمترین بازدید در حد همان هیچ را خواهد داشت)آن هم از دید پرندگان و پهپادها را استفاده کرده است،چرا که از نگاه روبرو و پشت جز چند استوانه بتنی قطورتر از تیربرق هیچ تعریفی نمیتواند داشته باشد.
در ادامه بند اول دستورالعمل آمده است:
[اگر فردی بتواند وجه نمادین و عملکردی مجموعه را در یک کانسپت بگنجاند قطعاً قدم بلندی برای موفقیت خود برداشته است]
از ابتداییترین مفاهیم آموزشی در معماری این است که:بنای طراحی شده مختص همان سایت بوده به گونهای که در مکان دیگری فاقد هویت و غیر قابل اجرا باشد.
طرح شمارهی یک جدای از اینکه ذاتا سردر نبوده و نهایتا حصارکشی بتنی جهت تفکیک ورودی و خروجی است که با قبول نمودن فلسفهی مدنظر طراح،در تمامی شهرهای کوهپایهای رشته کوههای زاگرس و البرز قابل اجراست،شمرون نامیدن کوههای شمیران برهان موجهی برای ورودی یک مجموعهی ورزشی نیست،ارتباط کوههای شمیران با این مجموعه چیست؟
با این تفسیر ورودی هر بنایی در شمال تهران را میتوان همین گونه طراحی کرد.
اگر این ورزشگاه در دشت ورامین بود با این رویکرد چه طرحی را میتوان پیشنهاد داد؟
ارتباط این سه طرح با یک مجموعهی ورزشی چیست؟
ارتباط ذاتی،نه ارتباط الصاقی،ارتباطی که با اولین نگاه هویتی را برای این مجموعه ورزشی تعریف کند نه اینکه مجبور به کرامت تراشی برای آن باشیم و کوههایی که در اکثر روزهای سال به دلیل آلودگی هوا قابل رویت نیستند را شاهد بیاوریم.
آیا میتوانیم ورودی دانشگاه تهران را برای ساختمان پارلمان یا وزارتخانه یا اساسا هر بنای دیگری جز دانشگاه و کتابخانه استفاده کنیم؟قطعا نه،چون هویت تعریف شدهی در طراحی آن وجود دارد که مختص آن مکان است و بس.
هر سه طرح برگزیده را میتوان برای ورودی تالارهای پذیرایی تا شهرکهای صنعتی و…هر کاربری دیگری پیشنهاد داد،البته در مورد طرح برگزیده دوم فقط کافیست نام نامآوران درج نشود،بماند که گذر کنندگان از ورودی معمولا به روبهرو نگاه میکنند نه بالای سر.
علاقهی هیات محترم داوران به بتن با عدلهی عدم نیاز به تعمیر و نگهداری نه تنها این چراغ سبز را به دستگاه های بهرهبردار خواهد داد که:بنا ذاتا نباید به نگهداری احتیاج داشته باشد بلکه باعث مرگ خلاقیت و تنوع خواهد شد و دیر نباشد روزی که با این فرمان همهی ما در بتن محصور شویم.
با سپاس فراوان
محسن کیانی
۱۷بهمن ۱۴۰۱