اختصاصی پایگاه خبری فضای نو : رسانه تخصصی طراحی داخلی


شهرهای معاصر در پی یافتن راه‌حلی برای حل معضلات ترافیکی خود، بخش عظیمی از پهنه پیاده‌روها را به تصاحب اتوموبیل‌ها در آورده‌اند که نتیجه آن، محو شدن فضاهایی به عنوان محور پیاده‌رو در میان ساختمان‌های بلند و خیابان‌های تحت سلطه اتوموبیل‌هاست.

حال سوال اینجاست که آیا معماری می‌تواند امکان پیمایش را به شهرها بازگردانده و قدمی در راستای پس گرفتن سهم شهروندان پیاده از شهرهای معاصر بردارد؟

پروژه موزه هنر دبی راه‌حلی معمارانه برای بازگرداندن شهروندان پیاده به سطح شهر و طراحی برای آنان است که می‌تواند اولین قدم را در راستای تبدیل ابرشهری هم‌چون دبی، به شهری مناسب تمام شهروندان بردارد.

با انتخاب پارک برج به عنوان سایت پروژه، در همسایگی برج خلیفه، آبنما و دبی مال، موزه هنر دبی در یکی از مهم‌ترین مراکز شهری، که هم از لحاظ حضور مردم و توریست، حائز اهمیت است و هم یکی از معدود مکان‌هایی در سراسر شهر است که به شهروندان اجازه تجربه فضایی جمعی را می‌دهد، طراحی شده است.

هدایت پیاده‌روها از پارک برج و محوطه آن به سمت ساختمان موزه از طریق یک شبکه دسترسی تامین شده است که از میان فضاهای کاربردی پارک و در پاسخ به عملکردهای آنها (هم‌چون بازارچه‌های فصلی و نمایشگاه‌های کوچک فضای باز) عبور می‌کند و با تجربه هر کدام از آنها در نهایت به رمپی منتهی می‌شود که ورودی اصلی ساختمان موزه را تعریف می‌کند.

رمپ پیش از رسیدن به ورودی ساختمان، تا ارتفاع ۵ متر از سطح کف زمین پارک بالاتر می‌رود تا از پارک به فضای نیمه شفاف بیرونی و سپس فضاهای داخلی موزه برسد، اما جهت حفظ ارزش مسیرهای پیاده‌روی و جلوگیری از مسدود شدن آنها، در زیر رمپ نیز مسیرهایی در جهت عمود بر رمپ، برای آمدوشد و مکث در سایه تعبیه شده است.

با ورود به حریم ساختمان، با غشایی نیمه شفاف روبه‌رو می‌شویم که در فرم و سایه‌های حجمی خود کاملا نمایش‌گر انحناها و لایه‌های متوالی هسته اصلی ساختمان است و به نوعی پیش‌درآمدی بر ساختمان اصلی محسوب می‌شود که با تاثیر از فرم‌ها و انحناهای آن، فضایی فرآهم می‌کند که می‌تواند پذیرای تجمعات هنری و فرهنگی، بیرون از هسته اصلی ساختمان موزه باشد.

این فضا به شکل لایه‌ای جهت فیلتر کردن اقلیم سخت دبی، نقشی موثر ایفا می‌کند و از طرفی جریان زندگی با ورود به ساختمان موزه به یک‌باره قطع نمی‌شود و امتداد پیدا می‌کند؛ هاله‌ای از جریان زندگی در فضای داخلی موزه از بیرون ساختمان، و جنب‌وجوش فضای بیرونی از داخل غشای بیرونی ساختمان، قابل رویت باقی می‌ماند.

با ورود به هسته اصلی موزه، دسترسی‌های عمودی (آسانسور) مراجعین را به بالاترین طبقه ساختمان برده که از آنجا با حرکت تدریجی بر روی رمپ مرکزی، از فضای گالری‌ها و آثار هنری دیدن کرده و دوباره به نقطه شروع، یعنی لابی مرکزی بازمی‌گردند.

موزه هنر دبی آغازگر مسیری است که در آن انسان و حضور او در فضای شهری مهم تلقی شده و نحوه تعامل او با ساختمان، فضاهای باز و بسته و دیگر شهروندان، نقشی تعیین‌کننده در برنامه‌ریزی و طراحی شهری آینده دبی ایفا می‌کند.