اختصاصی پایگاه خبری فضای نو : رسانه تخصصی طراحی داخلی
یادداشتی درباره ی فرایند حل مسئله تا محصول طراحی
نویسنده: ندا اسدی[۱](پژوهشگر- معمار)
فرآیند طراحی، ایجاد تغییر شرایط در وضعیت موجود است. این تغییر، شامل ظهور ایدهها، تکامل ،دگردیسی ایدهها و شکلگیری مفاهیم است. در الگوی شناختی “فرایند طراحی در رسیدن به محصول“ ، بهعنوان بخش اصلی دانش تلقی میشوند و دانش در محصولات حاصل از طراحی تجسم پیدا میکنند. دیدگاه “مسئله محور به فرایند طراحی“ موضوع این نوشتار است و سعی بر آن است تا با واکاوی این مقوله به شناخت سازنده تری در جریان فرایند طراحی برسیم.
با یادگیری فنون و روشهای اجرایی حل مسئله، میتوان مهارت حل مسئله را تقویت نمود. با تقویت این مهارتها، هنگام بروز مشکلات اعتمادبهنفس بیشتری برای حل آنها ایجاد میگردد. ازجمله تکنیکهای حل مسئله میتوان به داشتن نگرش مثبت (تصور فرد از وقوع مسئله بهعنوان فرصتی برای پیشرفت و ترقی)، مدیریت تفکرات منفی (کنار گذاشتن تفکرات منفی و کنترل احساسات و عواطف)، استفاده از خلاقیت (پرورش خلاقیت و داشتن ایدههای جدید)، پذیرش اشتباهات (درس گرفتن از اشتباهات و استفاده از تجربههای گذشته برای حل مسئلههای مختلف)، پرسش سؤالات مختلف (تعیین راهحلهای مختلف برای حل مسئله و انتخاب بهترین تصمیم)، کنار گذاشتن ترس، انتخاب الگوهای صحیح، مشورت، برنامهریزی برای شکست (داشتن راهحلهای جایگزین در صورت بروز شکست)، عدم ناامیدی (تلاش دوباره برای یافتن راهحلهای جدید)، عمل به تعهدات (برای به نتیجه رسیدن راهحل انتخاب شده تا انتها)، تقاضای کمک در صورت نیاز (عدم غرور)، شروع از اهداف کوتاهمدت، مطالعهی مستمر، تقویت مهارتهای پرسشگری، واقعبینی، عدم قضاوت زودهنگام، صبوری اشاره نمود که بهرهگیری از این تکنیکها برای رسیدن به راهحل مناسب در حل مسئله بسیار راهگشا خواهد بود. در بحث تخصصی فرایند طراحی معماری مسئله نگری حائز اهمیت است. وقتی وضعیت فعلی[۲] یک چیز شناخته شده و درک شده است که بتوانیم به این پرسش پاسخ دهیم؛” وضعیت مطلوب و هدف[۳] در مورد آن چیز چیست؟”؛ و زمانیکه نمی دانیم با طی کردن چه مسیری میتوان از وضعیت فعلی به وضعیت مطلوب رسید، عملاً یک مسئله بهوجود میآید .درحقیقت حل یک مسئله بخشی از تفکر به شمار میرود. حل مسئله که پیچیدهترین بخش هر عملیات فکری را تشکیل میدهد، بهعنوان یک رویکرد مهم شناختی قابل تعریف است که نیازمند تلفیق و مهار یک سری از مهارتهای بنیادین و عملکردی است و زمانی فرآیند حل مسئله مطرح میگردد که یک سامانه فعال نداند که برای رفتن از یک موقعیت به موقعیت بعدی، چه مسیری را باید طی نماید. این نیز خود بخشی از روند یک مسئلهی بزرگتر محسوب میشود که یافتن مسئله و شکلدهی مسئله، بخشی از آن به شمار میرود.
شناخت خلاقانه، به بررسی خلاقیت انسان در رابطه با فرآیندهای شناختی که در مغز رخ میدهند، میپردازد. این حوزه به منظور درک نحوهی تفکر افراد و آنچه در حین فکر کردن منجر به ایجاد یک ایدهی خلاقانه میشود، تمرکز دارد. اصولی از علوم شناختی، مطالعات روانشناختی و مطالعات شناخت مغز را تلفیق میکند. در این رابطه؛ طراحی شناختی، بهعنوان حوزهی تحقیقاتی به بررسی فرآیندهای شناختی که در حین طراحی در مغز رخ میدهند، میپردازد. مدلهای متعددی وجود دارد که هدف آنها درک نحوهی فکر کردن و انجام طراحی توسط معمار و بهطور خاص، بررسی روابط بین مراحل تفکر و تکامل افکار است. خلاقیت، رسیدن به ایدههای بیسابقهای که ارزش کارکرد و تازگی محصول را دارند. در نهایت قابل ذکر است که محصول طراحی حاصل از فرایند حل مسئله می تواند در عرصه های رقابتی موفق تر عمل کند.
در این یادداشت از مفاهیم مقالات زیر استفاده شده است؛
- پولیا، جرج، (۱۳۶۶)، هنر حل مسئله،ترجمه احمد آرام، تهران: انتشارات مؤسسه کیهان.
- Alexander, C. (1964). Notes on the synthesis of from, Harvard University Press
- Anderson, J. R. (1987). Skill acquisition: Compilation of a weak-method problem solution. Psychological Review, 94, 192–۲۱۰
- Goldschmidt, G. (2014). Linkography: Unfolding the Design Process. Boston, MA: MIT Press.
- Jaarsveld, S., & Lachmann, T. (2017). Intelligence and creativity in problem solving: The importance of test features in cognition research. Frontiers in Psychology, 8, Article 134. https://doi.org/10.3389/fpsyg.2017.00134
- Jaarsveld, Saskia. Thomas Lachmann, Ronald Hamel, Cees van Leeuwen. (2010). Solving and creating Raven Progressive Matrices: Reasoning in well-and ill-defined problem spaceS. 304-319.
[۱] دانش آموخته ی دکتری تخصصی معماری
[۲] Current State
[۳] Goal State