نمایشگاه در کوچه باغهای شیراز ابتدا به ساکن به موضوع نمایشگاهی از معماران مدرنگرای شیراز اختصاص داشت. این نمایشگاه در امتداد سلسله نمایشگاههای پایگاه خبری فضای نو پیرامون جوانان جریان مدرن معماری ایران برنامه ریزی شده بود. گروه فنی مهندسی پیرامید به مدیریت مهندس مهدی باقری با اعلام آمادگی در مورد حمایت مالی و فکری از این رویداد مثل همیشه باعث دلگرمی و جرقه اولیه برنامه ریزی در ذهن حقیر روشن شد. در ابتدا با همکاری رفیق صمیمی خود دکتر مهشید معتمد لیستی تهیه شد از معماران شناخته شده شهر لیکن در ادامه راه به دلیل مسائلی که از پیش به وجود آمده بود و مشغلههای شخصی از حضور دکتر معتمد محروم شدیم. کوشیدم این مسائل حل شود تا همهی ارکان رویداد یکدل شوند اما توفیقی حاصل نشد. به پیوست جدایی دکتر معتمد تعدادی از معماران عزیز شیرازی نیز از حضور در رویداد انصراف داده و البته خود پیشنهاد دادند که این رویداد با توجه بیشتری به جوانان معمار و اصطلاحاً نسل سوم معماران شیرازی اختصاص یابد. ایده ای که در شمال کشور نیز بصورت طبیعی شکل گرفته بود و در شیراز تقویت شد. از اینجا بود که نمایشگاه در کوچه باغ های شیراز بستر حضور قریب ۴۰ دفتر معماری و طراحی داخلی از «جوانان استان فارس» بدون حضور پیشکسوتان گردید. البته ما در این نمایشگاه میزبان رسانههای تخصصی معماری شیرازی، عکاسان معماری شیرازی، دکوراتورها و تولید کنندگان محصولات شیرازی و حتی مسئولین دولتی شیرازی نیز بودیم. در واقع قصد داشتیم تمام ارکان رویداد شیرازی باشند تا برنامه به محفلی برای گفتگوی آنان نیز تبدیل گردد، نه برنامهای که از تهران و توسط تهرانیها در شیراز اجرا شده باشد. سابقه درخشان رویدادهای معماری شیراز به ما نشان میداد که نیازی به این امر نیست.
منطقاً ابتدا بنا داشتم نمایشگاه در یک گالری برپا گردد اما اسفندیار عبدشاه به عنوان یکی از مدعوین با تجربه تر این نمایشگاه پیشنهاد داد که رویداد در هتل هما – شعبه شیراز برگزار شود. او از روز اول طرح ایده، چیزی بیش از یک شرکت کننده بود و به شدت فعال و همراه بود. در طی مسیر عقد قرارداد به هتل و با پیگیری خانم مهندس ندا ملحوظ از تیم شرکت پیرامید(که حالا حامی رسمی و جدی رویداد شده بود) با پیشنهاد جدیدی مواجه شدیم. ملحوظ بوسیلهی بازدیدی که از هتل هما در شیراز داشت پیشنهاد برگزاری رویداد در محوطه باز هتل هما را با ذکاوتی مثال زدنی ارایه کرد.
در طی صحبتهایم با اسفندیار عبدشاه و ندا ملحوظ به این رویا میاندیشیدیم که با نصب چهار پروژکتور در چهار طرف محوطه نمایشگاه آن را همچون یک استادیوم فوتبال در دل شهری تاریک ، روشن کنیم و با عکسهای هوایی به زیبایی و اثرگذاری نمایشگاه بیفزاییم. فضای باز همچنین دغدغههای پیرامون رعایت اصول بهداشتی تجمعات را مرتفع مینمود.
موضوع به سمع و نظر عبدشاه نیز رسید و مورد تأیید او واقع شد و به مهندس باقری برای تصمیم نهایی منتقل شد. نظر مهندس باقری بر اجرا در محوطه باز به شرط چاره اندیشی برای سازه، آب و هوا ، مدیریت برنامه و… بود اگرچه موضوع نگهداری تابلوها نیز خود مسئلهای بود. در اینجا نیز با حمایت باقری و افزایش بودجهی رویداد، و البته درایت ملحوظ و نصاب سازه، فکری بکر برای نگهداری تابلوها به ذهن تیم اجرایی نمایشگاه رسید. زحمت این فکر بر گردن مدعوین معمار نمایشگاه نیز افتاد زیرا قرار بود هریک اثر خود را بر روی یک فوم برد تحویل دهند اما حالا باید با صرف هزینهی بیشتر کار را شاسی شده ارسال میکردند. در این انتخاب به جز زیرکی احسان فیروزمندان که کار خود را زودتر از دیگران تحویل داد و ما را متوجه ضعف فوم برد در هوای باز نمود، مشاورههای کورش حاجی زادهی عزیز نیز که حالا بعنوان مهمان رسمی رویداد دعوت شده بود موثر واقع گردید.
بدین ترتیب بود که در فاصله هفتم الی نهم خرداد با تأخیر یک ماهه به دلیل شیوع موج چهارم کرونا نمایشگاه در کوچه باغهای شیراز در محوطه باز هتل هما میزبان نمایش آثار معماری و طراحی داخلی جوانان استان فارس گردید. کانسپت «نمایشگاه به مثابه استودیومی درخشان در دل تاریکی شهر» نیز به صورت کامل اجرا شد و نتیجه آن خلق تصاویر بی نظیری بود که توسط عکاس جوان شیرازی، «خاطره عشقی» با هوشیاری از طبقات بالای هتل از نمایشگاه گرفته شد. بهادر پورفاضلی نیز که به زحمت انجمن صنفی طراحان و معماران داخلی شیراز را راه اندازی و به پیش میبرد با همکاری در طی مناسبات اداری راهگشای ما بود. شیراز باید افتخار کند که نخستین انجمن صنفی معماری داخلی کشور را به مدد او در اختیار دارد. مهمی که در طول تاریخ قضاوت خواهد شد.
جو نمایشگاه و میزان دوستی ها به قدر زیادی عمیق بود. به همین دلیل مهدی باقری پیشنهاد افزایش زمان اقامت مهمان ویژه نمایشگاه، دکتر کورش حاجی زاده عزیز را مطرح نمود که با حسن اخلاق و خوشرویی مهمان سریعاً هماهنگ شد. حقیقتاً کورش حاجی زاده در این نمایشگاه همچون یک برادر بزرگتر، نه تنها جوانان حاضر در رویداد، بلکه با طیف وسیعی از مهمانان و دانشجویان شیرازی گفتگو و صادقانه آنان را راهنمایی کرد. بسیار حضور او اثرگذار و حرفهای وی در افتتاحیه و اختتامیه پیرامون اثرگذاری بیشتر رویدادهای معماری و ایجاد تغییر در سطح جامعه و زندگی مردم مرا به فکر فرو برد.
نباید نقش رسانه ها را در جو مثبت ایجاد شده نادیده بگیریم. اکبر راستی بعنوان سردبیر رسانه معماری معاضر شیراز عملاً بیشتر از ما به پوشش رویداد، انتشار گزارش و اجرای لایوهای اینستاگرامی اقدام ورزید. بسیار خرسندم که این دوست قدیمی را پس از سالها فعالیت و گفتگوهای تلفنی از راه دور، برای نخستین بار از نزدیک دیدم. زحمات او برای شیراز و معماری شیراز درخشان و آموزنده برای جوانان دیگر شهرها باید باشد. عابد تومانی نیز بعنوان یک رسانه جدید(جامعه معماران ایران) حضور مثبت و آرامش بخشی داشت. خصوصا در لحظات سخت تصمیم گیری، صبوری و حرفهای عمیق عابد برای حقیر راهگشا بود.
کمتر کسی میداند که شب قبل از برگزاری نمایشگاه، شاید تا پس از نیمه شب، مهدی باقری ، ندا ملحوظ ، بنده حقیر (که از دو روز زودتر در شیراز حاضر شده بودم) ،حتی همسر و فرزندان باقری در محل برگزاری نمایشگاه حاضر بودیم و با چیدمان سازههایی که در محوطه دپو شده بودند، به اشکال مختلف سعی در طراحی دیوارهای نمایشگاه داشتیم. شاید کمتر کسی بداند و فهمیده باشد که به دلیل حضور سنگین جمعیت در تمام ایام برگزاری نمایشگاه هیچ دوربینی نتوانست تمام داستان را روایت کنند و شاید تنها در تصاویر هلی شات (که به ابتکار مهدی باقری در محل حاضر شد) میزان استقبال از رویداد مشخص باشد. شاید کمتر کسی بداند که برگزاری این رویداد برای جوانان شیراز چقدر امیدبخش بود، برای مردمی که یک سال و نیم اسیر کرونا بودند چقدر جذاب بود و برای بنده و دیگر یاران چقدر نشاط آفرین شد. تمام کیفیت محیطی که در این نمایشگاه شاهد آن بودم ماحصل حضور انسانهای شریف و صادق و محیطی دلنشین بود. کیفیتی که در دیگر رویداد ها نظیر آن را ندیدم و تجربه نکردم. کیفیتی که باعث ماندگاری رویداد در ذهن من به جای عکس ها و گزارش های رسمی شد.