اختصاصی پایگاه خبری فضای نو : رسانه تخصصی طراحی داخلی
هنوز تصاویر ِفرو ریختن ِناباورانهء پیکر ِپولادین و پرعظمت ِ”پلاسکو”، نماد ِصنعت ِساختمان ِبلند ِدورهء مدرن ِتهران، در پی یک حریق ِشاید ساده، و تبدیل آن به قفسهای آتشینی که شماری از وظیفهشناسترین فرزندان ِبیگناه ِاین سرزمین را به کام ِمرگ کشاند، از خاطر ِجامعهء ایرانی محو نشده که دیگربار شاهدِ فاجعهء هولناک ِدیگری شدهایم!
این بار متروپل آبادان؛
این بار ساختمان ِپرعظمتی با شگفتانگیزترین تغییرشکلهای سازهای قبل از آغاز بهرهبرداری؛
این بار پروژهای با کمترین میزان ِتناسب بین دانهبندی ِشهری، حجم ِبارگذاری، مشخصات ِفنی، و ویژگیهای بستر و مکانیک ِخاک؛
این بار سازهء غولپیکری با بیشترین اِهمال و سادهانگاری در عدول ِاجرا از مشخصات ِفنی ِتعیین شده؛
این بار بنایی با تعجببرانگیزترین افزایش ِتعداد ِطبقات نسبت به جواز ِاولیه، و با سوالبرانگیزترین سکوتِ مدیریت ِشهری و نهادهای نظارتی ِفنی نسبت به تخلفات ِقانونی؛
و این بار فاجعهای با شائبههای گستردهای از قانونگریزی ِمتکی به فساد، رانت، و ارتباطات ِفردی…
چه شد که تنها پنج سال پساز حادثهء پلاسکو به نظارهء چنین فاجعهای با ابعادی به مراتب خجالتآورتر نشستیم؟
چه شد که درسهای گرانبهای حادثهء پلاسکو را فرا نگرفتیم؟
و تا چه هنگام مقدّر است که قربانیانی را پیشکش ِخدایگان ِجهل، اِهمال، قانونگریزی، و فساد کنیم تا هنگامهء نهادینه شدن ِفرهنگ ِمهندسی در روحمان و محوریت ِقانون در جامعهمان فرا رسد… ؟
پلاسکو اگر فرو ریخت شاید با غافلگیری ِناباورانه و تاریخی ِمدیریت شهری از حساسیت ِپایش ِمداوم ِفنی و اهمیت ِفرهنگ ِنگهداری از ساختمان، به ویژه ساختمانهای بلند، مُعظَم، و عمومی همراه بود،
و نیز به وقوف ِجمعی ِتمامی ِجامعهء فنی و مدیریتی ِدستاندرکار، بر کاستیها و محدودیتهای دانشی، مدیریتی، لجستیک، و ساختاری ِحوزهء امداد و مدیریت بحران در شرایط ِآن زمان ِایران منجر شد.
اما در فاجعهء فرو ریختن ِمتروپل نه تنها آن غافلگیری و ناباوری وجود نداشت، بلکه وجود ِفرصت ِکافی برای عبرتآموزی و رفع ِخطر چشمگیر بود؛ چنانکه برخورداری از فرصت ِتاریخی برای پیشبینی ِتاءثیرِ محدودیتهای گریزناپذیر ِحوزهء امداد و مدیریت بحران، در مکانیابی ِاولیه و تعریف ِابعاد ِپروژههای عمومی و پرجمعیت، و همچنین ارتقاء ِزیرساختی ِحوزهء امداد و مدیریت بحران نیز درخور ِتوجه بوده؛
و این در حالی است که در تجربهء متروپل به گونهای معکوس، فاصلهگیری ِسیستماتیک و عامدانه از الزامات و مشخصات ِمُصرّح فنی و مهندسی، بیتوجهی به شواهد و قرائن ِآشکار و حتی هشدارها مبتنی بر اضمحلال ِروزافزون ِسازه، شائبهء وجود ِتعارض ِمنافع ِناشی از مشارکت ِنهادهای مدیریت ِشهری، و گمانههای مبتنی بر کوتاهی ِنهادهای نظارتی نسبت به انجام تکالیف و وظایف ِقانونی ِبازدارنده، مطرح است.
به یقین داوری ِدقیق و فنّی درباره جوانب، دلایل، ریشهها، و مقصرین ِفاجعهء متروپل تا پیشاز تحقیق و ارائهء یک گزارش ِمهندسی و قانونی ِدقیق، جامع، و قابل اعتماد از تمامی ِاجزاء فرایند ِفنّی و مدیریتیای که به بروز فاجعه منجر شد میسّر نیست؛ اما شواهد ِاولیهء مشهود و قرائن ِاولیهء مبسوط از موضوع، شائبهء وقوع ِزنجیرهای از تخلّفات توسط ِعوامل ِمتصدی ِاجرای پروژه و ترک ِفعل توسط ِنهادهای مسئول ِنظارت بر آن را مطرح میسازند… .
جامعهء ایرانی میتوانست امروز سوگوار ِفرزندانش در فاجعهء متروپل ِآبادان نباشد، اگر پساز سانحهء پلاسکو:
- ضوابط و آییننامههای عاجلی برای تشخیص و درجهبندی ِمیزان ِخطر در ساختمانهای عمومی و یا پرجمعیت – نه فقط از حیث ِحریق، بلکه از حیث ِپایداری ِسازهای، زلزله، و دیگر معیارها – تهیه میشد
- فهرست ِساختمانهای پرخطر در شهرهای مختلف ِکشور – در شمارگانی واقعبینانه، و نه با عددی سهرقمی که در قیاس با وضعیت ِساختوسازی که همگی شاهد آن هستیم، آشکارا ناموزون مینماید – بیدرنگ، بیپردهپوشی، و بیملاحظه منتشر میشد؛ طریقی که علاوهبر احترام به حفظِ جانِ شهروندان و حقوقِ پایهء ایشان، اتفاقا امنترین راه برای صیانت ِاز مالکان ِاین بناها در قبال سایهء خطر ِمداومی بود که هر لحظه حوزهء مسئولیت ِاخلاقی و مدنی ِآنان در قبالِ شهروندان را تهدید مینماید.
- برنامهء زمانبندی شدهء رفع ِخطر ِعاجل از ساختمانهای پرخطر در شهرهای مختلف ِکشور – ولو به قیمت ِتعطیلی ِموقت ِبهرهبرداری از این ساختمانها – با قاطعیت ِاجرایی و با تسهیلات ِحمایتی به مرحلهء اجرا درمیآمد
- ساختارهای کنترلی و نظارتی ِحاکم بر تولید ِمدارک ِفنی و اجرای ساختمانهای عمومی و یا پرجمعیت مورد بازنگری قرار میگرفت و با رفع ِحفرهها و خلاءهای قانونی و یا گریزگاههای فسادپذیر، نظام ِکنترل ِفنی با ساختار ِقدرتمند و اطمینانبخشی بر تولید ِفضا حاکم میشد
- تولید و ثبت شناسنامهء فنی ِساختمان با دربرگیری ِاطلاعات ِجامع ِفنی ِساختمان و اعطای درجهبندی ِمراعات ِموازین ِفنی، ایمنی، انرژی، و … بدان، به نحوی که اعتبار ِفنی ِساختمان جایگاه ِحقیقی ِخود را در قیمت ِفروش و یا اجارهء ساختمان بیابد، الزامی و مقرر میشد
- مقررات ِفنی ِمربوط به نگهداشت و بهرهبرداری از ساختمانهای ِعمومی و بناهای ِپرجمعیت مورد بازنگری قرار گرفته و موانع ِاجرایی بر سر راه ِتحقق ِآنها پساز ابلاغ رفع میشدند
- ضوابط ِمربوط به تناسب ِبارگذاریهای ِساختمانی و فعالیتی با دانهبندی ِبافت ِشهری ِمیزبان و با ظرفیتهای ِشبکهء معابر ِپیرامون، به منظور ِهضم ِفعالیت ِجدید و تاءمین ِامکان ِامدادرسانی ِایمن در شرایط ِبروز ِبحران، در تناسب با وضعیت ِواقعی ِمحدودیتهای ِحوزهء امداد و مدیریت ِبحران، مجدّانه پیگیری میشد
- بازنگری ِساختاری و زیرساختی ِحوزهء امداد و مدیریت ِبحران محقق میشد و توان ِفنی ِمورد نیاز متناسب با پیچیدگی ِکمّی و کیفی ِساختمانهای ِعمومی و بناهای ِپرجمعیت ِکشور احصاء میشد
- سهم و حق ِبستر و سرزمین برای زیست ِسلامت، طبیعت ِخاک ِمحیط، کیفیت ِحضور یا سرنوشت حرکت ِآبهای ِزیرسطحی، نحوهء چرخهء جریان ِهوا، وضعیت ِحرکت ِنور، اهمیت ِزیست ِگیاهان، و زنجیرهء دیرپای ِاکوسیستم ِمحیط ِمیزبان به رسمیت شناخته میشد
- و حق ِشهروندان بر شهر مورد احترام قرار میگرفت… .
فاجعهء متروپل شاید تکرار نشود اگر همامروز دریابیم که مراعات ِظرفیتهای ِبارگذاری ِشهری و الزامات و تمهیدات ِفنّی و مهندسی، و اجرای ِبیچونوچرای آنان با حمایت ِقانون، تا چه اندازه برای تاءمین ِایمنیِ شهروندان – آن هم در شهرهایی بَرساخته بر روی گسلهای ِکهن ِآمادهء جنبش – مبرم است، پایبندی ِبه تحقیق و ارائهء یک گزارش ِدقیق و مسئولانه از فرایندی که به فاجعهء متروپل منجر شد به جامعهای که دانستن حق ِاوست و همچنین معرفی و کیفر ِعادلانهء خاطیان تا چه اندازه حائز ِاهمیت است، و تاءمینِ “امنیت” بدون اهتمام ِبه “ایمنی” ممکن نیست… .
از این روی موءسسه تهران، مطالعات کلانشهر ضمن ِابراز ِهمدردی با بازماندگان ِفاجعهء متروپل، مردم ِشریفِ آبادان، و هموطنان ِمظلوم ِخوزستانی، خود را در تلخکامی ِعموم ِایرانیان از این رخداد ِغمانگیز شریک دانسته و کلیهء نهادهای مدیریت ِشهری، نهادهای نظارتی، جامعهء مهندسی، و آحاد ِجامعهء ایرانی را به پایبندی به موازینِ شهرسازی و ملاحظات ِفنی ِتولید ِفضای ِساخته شده، تمکین ِبیچونوچرا به قانون، نهادینهسازیِ شفافیت، فسادستیزی ِقاطعانه، و بازنگری در فرایندهای ِتولید ِفضا از منظر ِایمنی فرا میخوانَد.
۱۹ خرداد ۱۴۰۱
موءسسه تهران، مطالعات کلانشهر