اختصاصی پایگاه خبری فضای نو : رسانه تخصصی طراحی داخلی


این روزها تب فراگیری هوش‌مصنوعی تند است و هر تحلیلی از آینده‌ی آن،مشاغل بیشتری را در معرض تهدید قرار میدهد،تاثیر هوش‌مصنوعی و مخاطرات آن برای آینده‌ی شغلی معماران غیرقابل انکار است،معمارانی که به واسطه تسلط‌شان بر نرم‌افزارهای مدلسازی درآمدهای هنگفت داشته‌اند باید هوش‌مصنوعی را رقیب خود بداند،رقیبی سر سخت و ارزان قیمت.

تجسم آینده‌ با هوش‌مصنوعی تحت‌تاثیر اظهار نظرهای عموماً هیجانی است،هر چند متخصصان در این زمینه تردید‌هایی در مورد تسلط کامل آن بر آینده‌ی بشر را مطرح میکنند اما آنچه که هوش‌مصنوعی را ترسناک جلوه می‌دهد این است که نقاط ضعف آن توسط خود سیستم و در زمان کوتاهی برطرف می‌شود،اساس کار این تکنولوژی بر داده متمرکز است،ماشینی که داده‌ها را در هر زمینه‌ای مطابق درخواست کاربر تجزیه و تحلیل نموده و خروجی مطلوب را ارائه می‌نماید و با هر بار فعالیت حجم داده‌هایش افزایش می‌یابد و اشرافش بر آن موضوع بیشتر میشود.

در واقع این ربات فرآیند نسبتا طولانی طراحی معماری که باید توسط معماران طی شود و از مطالعات تا ارائه‌ی طرح‌نهایی را شامل می‌شود را در زمان بسیار کمتری به سرانجام خواهد رساند،این دنیایی از داده‌ها هستند که پشت سر هوش‌مصنوعی ایستاده‌اند تا با استفاده از آن منطبق با آخرین مطالعات انجام شده بتواند تولید محتوا نماید و از یک تا چندین گزینه را پیش روی کارفرما ردیف کند و هزینه‌ای غیر قابل مقایسه با دستمزد معماران را طلب نماید،به بیان ساده‌تر می‌توان گفت:سرعت و دقت عمل بالا،هزینه‌ی کمتر و یا شاید صفر،رقابت را بسیار دشوار و آینده‌ را هراس‌انگیز توصیف میکند.

سیر پیداش سبک‌های معماری،تکامل و حتی دلایل نابودی آنها و همچنین اطلاعات مورد نیاز در روند طراحی که شامل:مطالعات،ضوابط طراحی و اقلیمی برای هر بنا با بالاترین میزان دقت و ظرافت در اختیار هوش مصنوعی هستند و با تکیه بر آنها میدان آمده است تا با هر سبکی در هر مکانی برای متقاضی طراحی نماید تا برای کسانی که در سالیان اخیر اسماً معمار بوده‌اند ولی در حقیقت اپراتور نرم‌افزار‌های مدلسازی هستند رقابتی حساس و نفس‌گیر را به وجود بیاورد.

تعاریف زیادی در وصف معمار و معماری میتوان بیان نمود که همگی حاصل تلاش مؤلفان و معماران سبک‌های مختلف معماری در دورهای مختلف تاریخ تمدن بشر هستند،معماری را هر چه بنامیم نمیتوان منکر وجود مؤلفه‌ای بنام احساسات انسانی در آن باشیم،شاخص‌ترین بناها دلیل ماندگاریشان در عمق حسی است که به مخاطبین القا میکنند،آثاری که قرن‌هاست استوارند و امروزه مرجع مطالعات و گردشگری بوده و دارای ارزش زیادی هستند اما دلیل اهمیت این بناها صرفا عقاید ملی‌گرایانه و مختص به یک منطقه‌ی جغرافیایی خاص نیست،چرا که در نمونه‌های زیادی جمعیت فراوانی از ساکنان سراسر کره‌ی زمین به این بناها دلبستگی دارند،از اهرام ثلاثه‌ی مصر،تخت جمشید در ایران و آکروپولیس در یونان تا سی‌و‌سه پل،برج ایفل و کلیسای جامع فلورانس و صدها بنای مشابه همگی به یک دلیل غیر قابل تکرار و مانا هستند و آن‌هم نمود واضح احساسات معماران‌شان در طراحی و ساخت آنهاست،ریشه‌ی این احساسات را می‌توان در نوع نگاه معمار به پیشینه‌ی فرهنگی و اجتماعی جامعه‌ دریافت،نگاهی که با کمک تکنیک منجر به خلق این آثار شده است،کوچکترین جزییاتی که در ذات خود دارای فلسفه‌‌ها هستند و مانند کتابی که پس از سالها هنوز هم تفاسیر جدیدی از آن میتوان ارائه نمود مخلوق احساسات معمارانه  هستند،در سوی مقابل اما هوش‌مصنوعی فاقد قوه‌ی ادراک و احساس است و نهایت خلاقیتش برقراری ارتباط منطقی بین داده‌هایی است که در اختیار دارد،قطعا هوش‌مصنوعی بهترین نوع سازگاری با اقلیم و دقیق‌ترین برنامه‌ی فیزیکی و حتی جذابترین نمونه‌های مشابه را طراحی خواهد نمود،اما همانگونه که نمیتوان از یک ربات انتظار داشت مسائلی چون خشنودی و‌ رنج را درک و ابراز نماید،از هوش‌مصنوعی هم نمیتوان انتظار داشت دست به خلق بناهایی بزند که حاصل برآیند قوه‌ی ادارک معمار از عواملی چون حافظه‌ی جمعی و غرور ملی،افتخار و نمادگرایی با پیشینه‌های مردم شناسانه باشد،داده‌ها به خودی خود نمیتوانند مبنای طراحی باشند،همانگونه که واژه‌ها به تنهایی برای سرودن یک بیت شعر کافی نیستند.

نقطه‌ی عطف ماجرا اینجاست که معماران واقعی باید از هوش مصنوعی استقبال کنند چرا که همانند سایر نرم‌افزارها این تکنولوژی نیز ابزاری کاربردی در راستای اهداف آنهاست،خروجی مقبول هوش‌مصنوعی ارائه‌ی مستندات و محاسباتی مثل چگونگی تعامل با اقلیم و کاربری بنا و‌ مسائلی از این دست خواهد بود که معمار میتواند با استفاده از آنها علاوه بر کاهش زمان مطالعات،با تسلط بیشتر روی اطلاعات مورد نیاز پروژه‌ها اقدام به طراحی نموده و اثر منحصربفردی را خلق نماید،هوش‌مصنوعی برای آنان که صاحب اندیشه هستند نه تنها تهدید نیست بلکه فرصت بی‌نظیری است تا دقیق و عمیق‌تر بیاندیشند.