این یادداشت پیش تر در خبرگزاری هنرآنلاین منتشر شده است.
برای شروع بحث، ابتدا ساختار فضاهای داخلی را ساده و مختصری تعریف می کنم؛ سیستم ساختاری یک ساختمان، فرم و طرح اصلی فضاهای داخلی را تعیین می کنند. با وجود این، ساختار چنین فضاهایی در نهایت از سوی عناصر طراحی داخلی شکل می گیرد. ساختار در اینجا به معنای انتخاب و چیدمان عناصر داخلی است. به طوری که روابط قابل رویت این عناصر، فضای داخلی یک مکان را مشخص کرده و بدان نظم ببخشد. این ساختار شامل، ستون ها، سقف و دیوارهاست و تمام عناصری که به گونه ایی محصوریت ایجاد کرده و الگوهای خاصی را به نمایش می دهند. دیوارها، کف و سقف عناصر ثابتی هستند که مرزهای مکانی را ایجاد می کنند و درک ذهنی ما از فضا را عینیت می بخشند. با توجه به مقدمه ایی که گفته شد می توانیم با تعریف انعطاف پذیری و تاثیر آن بر طراحی داخلی بحث را ادامه دهیم. به بیان ساده ” انعطاف پذیری” امکان تغییر در فضاهای داخلی با گذشت زمان است که با توجه به تغییر روابط اجتماعی و نیازهای انسان، فضاها می توانند بر شرایط جدید منطبق شوند و تغییر یابند. انعطاف پذیر بودن فضاها می تواند سبب صرفه جویی در وقت و بودجه افراد شود. حال این سوال مطرح می شود که چه راهکارهایی برای طراحی یک فضای منعطف وجود دارد؟ برای پاسخ به این سوال بهتر است ابتدا ساختار فضاهای داخلی را دسته بندی کنیم. بر اساس دسته بندی هال، فضاهای داخلی بر سه گونه فضاهای ثابت، فضاهای نیمه ثابت و فضاهای متغیر سامان دهی می شوند. فضاهای ثابت ، از عناصر ثابتی مانند ستون، دیوار، سقف،کف و…تشکیل شده اند و با عناصر سازه ایی و ساخت در ارتباط هستند. فضاهای نیمه ثابت از طریق چیدمان مبلمان و عناصر متحرک همچون پارتیشن ها و … تعریف می شود و فضای متغیر فضاهای ذهنی است که چند کاربر از یک فضا استفاده می کنند و دارای مرزهای فیزیکی نیستند. بنابراین هر چقدر بتوانیم در فضاها امکان تغییر را فراهم کنیم آنها هم منعطف تر خواهند شد. یکی از راه حل های مهم در این بحث، تاثیر مبلمان بر انعطاف پذیری فضاهای داخلی است. بنابراین در ادامه به این موضوع می پردازم. مبلمان هایی که امکان حرکت آسان در فضا را مهیا کنند و همچنین با تغییر در ابعاد خود به راحتی فضای داخلی را متغیر خواهند کرد. گاها مبلمان ها می توانند قابلیت تغییر شکل و عملکرد داشته باشند که در فضاهای کوچک بسیار کارآمد است و کاربری یک فضا کاملا می تواند تغییر کند. به عنوان مثال اتاق خواب به اتاق کار تبدیل شود. به طور کلی تطبیق پذیری، تنوع پذیری و تغییر پذیری مفاهیم مرتبط با انعطاف پذیری فضاهای داخلی است. با در نظر داشتن این سه ویژگی در طراحی داخلی دیگر نیازی به تغییر فرم ساختمان و یا جابه جایی به یک ساختمان دیگر کمتر می شود چون فضاها قابلیت همسازی با نیازهای جدید ساکنین را دارد. یکی از نمونه های بارز طراحی انعطاف پذیر، در معماری سنتی ژاپن به وفور دیده می شود. به عنوان مثال، استفاده از درهای کشویی به نام “فوسوما” است که به جای دیوار به کار می رفته است و بنا به نیاز به راحتی امکان باز یا بسته بودن به فضا را فراهم می کند. همچنین در معماری ایرانی نیز با طاق ها و سایر اجزا تفکر فضاهای منعطف دیده می شود. در آخر، انعطاف پذیری فضاهای داخلی ما را به سوی اهدافی چون «تأمین نیازهای عملکردی فضا با حداکثر کارایی»، «صرفه جویی هزینه های ساخت در دراز مدت» و «تأمین نیازهای عاطفی انسان» و … هدایت می کنند.[۱]
[۱] در این یادداشت از مفاهیم کتاب طراحی داخلی د.ک. چینگ و کتاب بعد پنهان ادوارد هال استفاده شده است.