اختصاصی پایگاه خبری فضای نو : رسانه تخصصی طراحی داخلی
پرونده ویژه : معرفی بناهای تأثیرگذار معماری معاصر ایران از ۱۳۵۰ تا ۱۴۰۰
دبیران پرونده : مرتضی نیک فطرت و حسام عشقی صنعتی
کتابخانه ملی
اثر مهندسین مشاور پیرراز
به انتخاب آرش خداداد، سمانه یاراحمدی
آشکار است که تاریخ معماری نیمه دوم قرن گذشته مملو از تجربیات متنوع معماری بوده است که فراز و نشیب آن را نمیتوان از شرایط کلی تاریخ سیاسی کشور تمایز داد و همانگونه که ملاحظه میگردد تاریخ پنجاه سال اخیر شامل یک دوره هفت ساله کوتاه پیش از انقلاب، دوره یازده ساله جنگ و شروع جمهوریاسلامی و بازه سی و دو ساله پس از پایان جنگ میباشد. بهزعم نگارندگانِ این متن، به آثار دوره اول به صورت ویژهای پرداخته شده است و در دوره دوم نیز عمدتاً به دلیل شرایط خاص سیاسی و اقتصادی، ساختمانی دارای ارزش بنا نگردیده است، در مقابل دوره سوم آبستن حضور و اعتلای موج جدیدی از شرکتهای مشاور در نیمه اول آن و معماران صاحب نام در نیمه دوم بوده است.
موجهای مختلف معماری با سبکهای متفاوت بهصورت فشرده و ممتدی این بازه زمانی را در نوردیده است که به تبع آن، آثار شاخص بسیاری احداث گردیده است. اما در نیمه ابتدایی این بازه زمانی، باتوجه به نیاز به بازسازی کشور پس از جنگ و نیز عملکرد اقتصادی مناسبتر دولتهای وقت، تعداد بسیار زیادی از ساختمانهای عمومی و زیرساختی با معماریهای شاخصِ دوره خود، بنا گردیدهاند. مشخص است که کیفیت ساخت و ساز بناهای عمومی- دولتی در بازه زمانی دولت بعد از جنگ بر ساخت و سازهای خصوصی همزمان خود برتری دارد، امری که به وضوح در دهه اخیر به صورت کامل وارونه گردیده است. از این میان میتوان به آثار شاخصی همچون سفارتهای ایران در توکیو، سئول، اردن، سرکنسولگری ایران در فرانکفورت، مجموعه ورزشی رفسنجان، پژوهشکده وزارت نیرو، کتابخانه ملی، ساختمان بانک مرکزی، موزه فرشچیان و در دورههای متأخرتر، کارخانه پایکاربنیانپنل و همچنین پردیس سینمایی ملت اشاره نمود؛ که به نظر نگارندگان، ساختمان کتابخانه ملی ایران طراحی شده توسط مهندسان مشاور پیراز به مدیریت طراحی زنده یاد یوسف شریعت زاده به دلایل مختلف شایان بررسی میباشد. لازم به ذکر است که این انتخاب به میزان زیادی متاثر از تجربهِ زیسته نگارندگان در یک بازه زمانی حداقل سه ساله از ساختمان مذکور میباشد و پر واضح است که بسیاری از ساختمانهای ارزشمند دولتی و یا خصوصی همتراز با این ساختمان در بازه زمانی مورد اشاره، به دلایل مختلف همچون عدم امکان دسترسی مستقیم و یا عدم وجود اطلاعات کافی فاقد امکان اظهار نظر دقیق میباشند.
بنای کتابخانه ملی که در مسابقهای جنجالی برنده و ساخته شد دارای ویژگیهای متنوع و تاثیرگذار شاخصی همچون انطباق با زمینه، پاسخدهی مناسب به نور و کاربری، ارتباط با تاریخ، ایجاد تضاد و پیچیدگی درونی، خلق یک معماری مردم محور و دارای ویژگیهای دموکراتیک، ارجاعات درست و مناسب تاریخی و در نهایت حل مسئله مقیاس در ساختمان است که به نظر و تجربه نویسندگان این متن برخی از این ویژگیها دارای اهمیت بیشتری میباشند.
در وهله اول طراحان بنا به درستی موفق شدهاند که سهم بصری عرصه عمومی را از ساختمان بستانند. با فروتنی بسیار از شکستن خط آسمان، سایت تغییر میکند. طراح توانسته است با زیرکی، حجم بزرگ ساختمان را بر روی توپوگرافی به صورت افقی گسترش داده و از ایجاد توده بزرگ و بدون مقیاس شهری در آسمان اراضی عباسآباد به عنوان دهلیز میانی تهران پرهیز نماید. مواجهه ساختمان و سایت بسیار حیرت انگیز است. بنا به شکل جالبی در جبهه شرقی که محل ورود محققان است، یک یا دو طبقه و کم ارتفاع دیده میشود؛ گویی دعوتنامه صمیمانهای برای کاربران اصلی ارسال مینماید. از مقتضیات اساسی راحتی انسان در چنین فضاهای هنری، دعوت از مردم برای آمدن، ماندن و استفاده از فضا است که این امر نیازمند رعایت مقیاس انسانمحورِ مناسب است. از سوی دیگر در جبهه غربی که به صورت کلی به ورود و خروج کارمندان اختصاص دارد و عملکرد هایی همچون پارکینگها و فروشگاه در آن آرایش یافتهاند، ساختمان به صورت یک بنای پنج طبقه پنهان در خاک دیده میشود.
اما آنچه بهنظر نگارندگان در استفاده از ساختمان انسان را شیفته خود میسازد، ایجاد تضادها و پیچیدگیها در بنا است. به شیوهای واضح ساختمان از تفکیک کارکردها و ایجاد سادهسازی و شفافیت پرهیز میکند. مشخصههایی که در بسیاری از تعاریف معماری معاصر رویکردی اشتباه پنداشته میشود، اما بهگواه تجربه ما، این ویژگی کارکردی موثر و مفهومی چندلایه به ساختمان میبخشد، گویا که کاربر در داخل یک کالبد ساده قرار نگرفته است. ساختمان با ایجاد شبکهای از کوچهها، میدانگاههای متنوع، آبراهها، ساباطها، گودالها و ارتباطهای محصور کننده عمودی افقی و قطری در نقش تکههایی از یک محله یا شهر ظاهر میگردد و یک بافت چندلایه فضایی ایجاد میکند. کالبدی که تا مدت زمان زیادی حتی برای کاربران آشنا کشف و شهود ایجاد میکند. شاید میتوان گفت ساختمان برای ما ترجمهای است از سخن رابرت ونتوری: «من طرفدار غنای معنا هستنم تا وضوح معنا، هم طرفدار کارکرد تلویحی هستم هم طرفدار کارکرد آشکار من “هم این و هم آن” را به “یا این و یا آن” و خاکستری را به سفید یا سیاه مطلق ترجیح میدهم. معماری درست سطوح معنایی فراوان و ترکیبی از کانونهای گوناگون را در پی دارد. فضا و عناصر چنین معماریای در آن واحد قابل برداشت و استفاده است.»