اختصاصی پایگاه خبری فضای نو : رسانه تخصصی طراحی داخلی

پرونده ویژه : معرفی بناهای تأثیرگذار معماری معاصر ایران از ۱۳۵۰ تا ۱۴۰۰

دبیران پرونده :  مرتضی نیک فطرت و حسام عشقی صنعتی


پردیس دانشگاه شیراز پروژه ای استراتژیک که قدر ندید

دانشگاه شیراز(پردیس ارم، دانشگاه پهلوی سابق) بر بلندای ارتفاعات شمالی شیراز از همه جای شهرشیراز پیداست. هرچند هنوز ناتمام است اما شکوه معماری بتنی آن همگون با فرم کوه به مرور زمان رنگ خاک گرفته و امروزه جزیی از منظر شهر شیراز است. دانشگاه شیراز پردیس ارم در قالب یک مستر پلان زیر نظر مهنسین مشاور مک میلان و تحت نظر والتر گروپیوس شکل گرفت و به جهت تحقق معماری آن پس از برگزاری مسابقه و انتخاب طرح یامازاکی با همکاری مشاور مک میلان پروژه بازطراحی و با بستر تتبیق داده شد.

پروژه دانشگاه شیراز در واقع تحقق نهادی دانش بنیان بود و آنگونه که در اساس نامه آن آمده است به صورت هیات امنایی و مستقل از دولت ها اداره میشود و این به منظور تعیین و نقد چشم انداز آینده ایران مستقل از دخالت دولت ها و نهادهای قدرت است. چشم انداز شهر شیراز شهری بود دانشگاهی با پردیس های مختلف آکادمیک و با احداث یبمارستان نمازی شیراز به قطب آموزش و درمان خاور میانه تبدیل شد.

این چشم انداز از شیراز مدرن بخصوص با طرح شهری-دانشگاهی والتر گروپیوس و بازنگری آن در ابتدای دهه پنجاه ظرفی تمدنی را فراهم میسازد تا امکان تحقق یکی از مهمترین رخداد های بینا فرهنگی قرن بیستم رقم بخورد. جشن هنر شیراز علاوه بر اهمیت شیراز و فارس به عنوان گاهواره تمدنی ایران در شیراز مکان یابی شد چراکه پردیس دانشگاهی شیراز نمود چشم انداز تمدنی آینده ایران با خوابگاه های مجهز خود و زیر ساخت های رفاهی امکان اسکان و خدمات دهی به شرکت کنندگان و بازدید کنندگان از جشن هنر را فرآهم میآورد.

از سوی دیگر پردیس ارم نقشی ملی را در تولید تمدنی برای ایران بازی میکرد، سال ۴۸ از آلوار التو برای طراحی موزه هنرهای مدرن ایران واقع در پردیس دانشگاه شیراز دعوت به عمل آمد و طی سه سال آلوار آلتو وصیت نامه معماری خود را برای شیراز به یادگار گذاشت که با وقوع انقلاب مسکوت ماند. این موزه در کنار پردیس ارم و واقع در سایت دانشگاهی شیراز در حقیقت تحقق کالبدی جشن هنر شیراز بود و رویکرد آینده نگر ایران را به مدرنیته مشخص میکرد در واقع وقتی در پهن دشت شیراز در خیال خود پروژه را کامل تخیل میکنیم موارد زیر میتوانست جنبش مهمی در معماری ایران و یا شاید خاور میانه به یادگار گذارد:

تصور کنید در شهری دانش بنیان چشم انداز شهر معماری بتن بروت بی پیرایه ای باشد که میتواند الگوی مردمان شهر در تولید معماری شهر باشد. غالب معماری شهر شیراز در میانه دهه های ۴۰ و ۵۰ شمسی طبقه متوسط رو به بالای کلاس شهری شیراز به رغم ثروتمند بودن افتاده، آرام و خفته بود؛ از سوی دیگر مکان یابی دانشگاه شیراز بر اساس چشم انداز باغ سازی کم نظیر شهر شیراز استوار شده بود. آلوار التو در بیان چگونگی شکل گیری موزه هنرهای مدرن ایران شیراز را با آسمان آبی و باغ هایش تعریف میکند و چشم انداز شیراز و باغات و خط آسمان موجب قوام فرمی موزه میشود. از منظر یک شهروند معماری موزه که از سنگ های موجود در سایت ساخته شده و بیپیرایه کمترین آسیب را به بافت منظر شهری شیراز میزند، شاید شهروندانی را به لحاظ بصری میساخت که …

به هر روی هر چند که پروژه پردیس دانشگاه شیراز تکمیل نشد اما تاثیراتی محسوس بر معماری شهری شیراز بخصوص معماران دهه پنجاه شیراز در عناصر درشت دانه شهری گذاشت. این تاثیرات در شکل گیری  اداره آگاهی شیراز واقع در بلوار آزادی حد فاصل میدان اطلسی(امام حسین) تا فلکه گاز، طرح گسترش بیمارستان سعدی(شهید فقیهی نژاد)، بناهای شاخص بلوار زند شیراز بخصوص ساخته های دهه پنجاه گذاشت.

به نظر میرسد این پروژه حتی با کامل نشدن آن جزی بنا های شاخص دهه هفتاد میلادی جهان باشد و وسعت پروژه این پردیس را در رده مگا پروژه های خاورمیانه قرن بیست و یک قرار میدهد. اتفاقی که حتی در پایتخت ایران هم محقق نشد هر چند که مگاپروژه شهستان پهلوی میتوانست الگوی مناسبی برای خاور میانه مدرن باشد.

این پروژه هرچند که مورد بیمهری بسیار واقع شده و گاه بسط و گسترش نابخردانه و دخل و تصرف های خارج از مستر پلان پروژه لطماتی به آن وارد آورده و کمتر اهمیت معمارانه آن در محافل معماری لحاظ شده است اما جریان سازی آن برای معماری ایران انکار ناپذیر است.

در انتها بد نیست پی آیند ساخت پردیس دانشگاهی ارم شیراز را از منظر جذاب دیگر نیز باز کنیم. با شروع ساخت این پروژه در شیراز و برگزاری دومین کنگره بین المللی معماری ایران در شیراز و تخت جمشید، معماران مهم بین المللی و ایران پروژه های تراز اولی را برای شیراز طراحی کردند که بعضی محقق شد و بعضی در محاق تاریخ مانده باشد تا روزی ماه طلوع کند، از آن جمله اند: طراحی مرکز موسیقی ایران در شیراز توسط زناکیس، مجموعه ورزشی دانشگاه شیراز توسط پیر اکوشار، ساخت مجموعه زیستی و اقامتی تحت عنوان زراعی در مجاورت تخت جمشید توسط لویی کان، طراحی و ساخت ابنیه مسکونی و هتل ها توسط محسن فروغی، هوشگ سیحون، حسین امانت و …  ساخت سینما آریانا و رصدخانه شیراز توسط محمد رضا مقتدر، ساخت خیریه نمازی توسط سردار افخمی و … بناهایی که در این مقال نمیکنجد

شاید بتوان مهم ترین و اصلی ترین تاثیر را در اهمیت راهبردی این پروژه جستجو کرد. پروژه ای که آینده شیراز را برای دهه های ۶۰ و ۷۰ شمسی به عنوان مرگز دانشگاهی خاور میانه و دروازه تمدنی از شرق به غرب و بالعکس برای این گاهواره تمدنی یعنی شیراز رقم میزد. در انتها پردیس دانشگاهی ارم شیراز پروژه ای راهبردی در حوزه های شهری، کشوری و منطقه ای بود که چندان حتی از سوی اهالی معماری قدر ندید.