اختصاصی پایگاه خبری فضای نو : رسانه تخصصی طراحی داخلی


مرتجل: اگر لفظی معنایی داشته باشد، سپس معنای جدیدی بگیرد، در صورتی که بین معنای قبلی و معنای جدید آن کلمه، شباهتی نباشد، به آن لفظ، «مرتجل» می‌گوییم.

مرتجل . [ م ُت َ ج َ ] (ع ص ) شعر و خطبه  بدیهه گفته شده . (غیاث اللغات ). کلامی که بدون تفکر و تامل گفته شود اعم از شعر یا نثر. (از فرهنگ فارسی معین ). گفته شده بطور بدیهه . (ناظم الاطباء). لفظی که از  یک معنی به معنی دیگر بی مناسبت نقل کرده شده با وجود لحاظ معنی اول.

لفظ مرتجل، از اقسام لفظ متعدد المعنی است، و در تعریف آن اختلاف وجود دارد. برخی گفته‌اند: لفظ مرتجل لفظی است که برای معنایی وضع شده، سپس در معنای دیگر بدون لحاظ مناسبت استعمال گردیده و استعمالش در آن معنا غلبه پیدا کرده است. برخی دیگر می‌گویند: لفظ مرتجل نخست برای معنایی وضع شده و سپس برای معنایی دیگر استعمال و برای آن نیز وضع شده است. در لفظ مرتجل، ملاحظه تناسب با معنای سابق وضع نشده است؛ مانند اکثر اسامی اشخاص؛مانند لفظ اسد که نخست برای معنای شیر، وضع شده و سپس اسم کسی قرار داده شده است.

چرا مرتجل:

تجربه اکسپو دبی و پاویون های ۱۹۲ کشور جهان و شعار اصلی اکسپو با عنوان” اتصال اذهان، آفرینش آینده” موید این دیدگاه برنارد چومی می باشد که هیچ معماری ای بدون کنش، هیچ معماری ای بدون رویداد و هیچ معماری ای بدون برنامه وجود ندارد. به زعم چومی در کتاب معماری و انفصال، معماری صرفا درباره فضا و فرم نیست، بلکه تابع رویدادها، کنش ها و آن چیزی است که در فضا اتفاق می افتد و معتقد است که معماری قبل از تبدیل شدن به فرم باید از ایده ها و کانسپت ها سرچشمه بگیرد و نمی تواند از رویدادها و حرکات بدن انسان هایی که در آن حضور دارند منفک شود. معماری صرفا آن چیزی نیست که به نظر می رسد و رویت می شود، بلکه آن چیزی است که در درونش رخ می دهد. از دیدگاه نگارنده و با توجه به ایده های بیان شده توسط معماران پروژه که در قالب یک مستند ده دقیقه ای منتشر گردید، پاویون ایران که متشکل از چندین مکعب یا پاکت فضایی است، مجموعه ای از مکعب های مرتجلی است که پاسخگوی مناسب و در خور شانی برای ایده های معمارانش و مخاطبان نبوده است. فارغ از این که چه عواملی در این موضوع نقش داشته اند و اینکه آیا عوامل خارج از اراده معماران، منجر به آسیب پذیری و عدم استقبال مناسب از پاویون ایران شده است، منعی برای نقد این پروژه ایجاد نمی کند. کما اینکه معماران پروژه، تا آخرین لحظه اتمام ساخت پاویون ایران با پست و استوری های شورانگیز که حاکی از رضایت شان از روند پروژه بوده به نوعی مسئولیت همه نواقص را پذیرفته اند.

در نمایشگاه اکسپو دبی، همه کشورهای جهان برای ساخت آینده ای بهتر در یک مکان گردهم آمده اند تا از طریق برگزاری رویدادهای مشارکتی و تعاملی و خلاقانه، فرصت مشاهده و یادگیری و کشف ایده های نو را داشته باشند. بنابراین مهمترین استراتژی پاویون ها با کم اثر کردن نمایش ابژه ها و اشیاء واقعی، بر استفاده از تکنولوژی های چند رسانه ای پیشرفته پایه گذاری شده بود و با نقطه عطف قرار دادن پدیده های طبیعی همچون گیاه، آب، نور و … پیام اصلی اکسپو را اجرا نمودند. بر خلاف پاویون ایران اکثریت پاویون ها در قالب یک فضای تکین و پیوسته استقراریافته بودند که عدم تکینگی پاویون ایران منجر به عدم ایجاد ارتباط و تسلسل ادراکی می شد. همسایگی پاکت های فضایی متعدد و کریدورهای میانی آن ها که صرفا مسیرهای عبوری بودند در کنار عدم نمایش محتوای قابل توجه در داخل این پاکت ها منجر به خروج سریع مخاطبان از آن می شد. طراحان پاویون ایران معتقد بودند که فضای مرکزی پاویون که محل اجرای پرفورمنس و اجرای زنده است همانند یک قلب تپنده در درون خود می تواند رهگذران را به سمت خود جذب کند اما در واقع در طول برگزاری اکسپو به ندرت چنین موضوعی محقق گردید و این فضای میانی در هیاهوی اکسپو به فراموشی سپرده می شد و البته پاویون ایران در مهمترین رویدادهای ایرانی اکسپو از قبیل کنسرت خوانندگان  نیز نتوانست فعالیت قابل توجهی به دلیل سیاست های حکومتی  از خود نشان دهد؛ گویی پاویون ایران در انزوای خودخواسته ای که بر سیاست های حکومتی نیز حاکم هست فرو رفته و نتوانسته که این انزوای را در قالب مجموعه ای از رویدادها کاهش دهد.

بنابراین هنگامی که فضاها و برنامه ها به صورت قابل توجهی مستقل از یکدیگر عمل کنند، آن گاه نظاره گر یک استراتژی ناشی از بی تفاوتی به هر دو مقوله خواهیم بود که در آن هر یک از این دو(فضا و برنامه) منطق خاص خود را دنبال می کنند و فرم های در ظاهر چشم نواز پاکت های فضایی در مقابل فضاهای بنجل و بدون استفاده داخلی قرار می گیرند و شاهد یک استراتژی متضادی می شویم که در آن هر سکانس از پاکت های فضایی پاویون، در عرصه رویداد و فرم از یکدیگر سرپیچی می کنند. کما اینکه با توجه به به تم تحرک در منطقه ای که پاویون ایران قرار داشت شاهد این ویژگی در آن نیستیم. اساسا پاویون ایران فارغ از اهداف و شعارهای اکسپو دبی همانند جزیره ای مستقل، تنها و منزوی فعالیت می کرد.

عاملی که پاویون کشورهایی همچون عربستان، آلمان و … را پرمخاطب نموده بود تاییدی بر این موضوع است که معماری و رویدادهای درون آن دائما و به طور ضمنی همدیگر را پوشش داده اند و درصدد به رخ کشیدن یکی بر دیگری نبوده ایم. اما در پاویون ایران ظاهرا بسندگی معماران به تصاویر و قاب های زیبای تصویری که مشکل و معضل حاد معماری امروز معاصر ایران نیز می باشد عامل مهم تری بوده است. می توان این گونه اشاره کرد که تفکیک فضایی، تکه تکه شدن یک فضای واحد در پاویون ایران به دلیل عدم هم نهشتی با رویدادهای مناسب در درون خود، فاقد هرگونه ابهام، تخیل، رازآلودگی و روایتگری داستان های شهرزادی است که به عنوان ایده اصلی پاویون ایران توسط معمارانش مطرح شده بود. هیچگونه تعدد خوانشی از آن برداشت نمی شد و با وجود سکانس های مختلف فضایی به دلیل عدم استقرار یک ساختار موضوعی یکپارچه نقش و جایگاه خود را به مجموعه ای از مکعب های مرتجل تقلیل داده است.

پاویون ایران حتی نتوانسته است که تعدد و کثرت فرهنگی ایران را به نمایش گذارد و فرهنگ روایی و غنی ایرانیان در آن با نگاهی به آینده یافت نمی شود. این مکعب های تدوین گر قصه های موازی و محتمل از ایران معاصر نبودند و اتصال و پیوند با غرفه دیجیتال در داخل ایران و از طریق واقعیت مجازی و تعاملی امکان پذیر نشد و کاربران دو پاویون در داخل و دبی قادر به ارتباط با یکدیگر نشدند یا اینکه این سناریو کمترین تاثیرگذاری را از خود نشان داد. در انتها می توان گفت که پاویون شهرزاد، روایت الکن و مرتجلی از ایران معاصر را به گوش مخاطبان خود در سرتاسر دنیا رسانید.

با توجه به اینکه پاویون ایران در اکسپو دبی در مقایسه با پاویون های چند دوره اخیر وضعیت بهتری داشته امید است که حضور ایران در اکسپو آتی از طریق یک فراخوان عمومی و دموکراتیک، پیشرفت قابل توجهی داشته باشد.


به قلم مرتضی نیک فطرت (اینستاگرام رسمی نویسنده) / عکس از محمدحسین سمر