اختصاصی پایگاه خبری فضای نو : رسانه تخصصی طراحی داخلی
از رویکردهای طراحی داخلی که طراحان برای ایجاد فضاهایی کاربردی و مطلوب از آن پیروی می کنند میتوان به ۹ مرحلهی :
اطلاعات کارفرما_تعادل_هماهنگی_ ریتم_تناسب و مقیاس، تاکید_مصالح_ کنتراست و جزئیات اشاره کرد که این مفاهیم را باید در طراحی داخلی هر بخشی از یک پروژه با عملکرد مسکونی،درمانی،آموزشی،تجاری و اساسا هر عملکرد دیگری به کار برد.
۱:اطلاعات کارفرما
یک جلسه حضوری و کاملاً کتبی بخش الزامی از اصول و قوانین طراحی برای یک پروژهی طراحی داخلی میباشد که مطرح نمودن این سوالات و پردازش پاسخ های کارفرما چهارچوب طراحی را مشخص خواهد نمود:
_:سبک زندگی کارفرما؟
_:جزئیات پروژه؟
_:نیازهای کارفرما؟
_:ویژگی های موجود؟
_:اندازهی محیط؟
_:طرح های مورد علاقهی کارفرما؟
_:چارچوب زمانی؟
_:بودجه؟
۲:تعادل
تعادل در طراحی سبب احساس ارامش خواهد شد و این به جنبه بصری اشاره دارد و به توزیع یکنواخت مبلمان و اشیاء تزئینی تا در هنگام نگاه کردن به فضای مورد طراحی عناصر وزن بصری یکسانی داشته باشند. برای رسیدن به تعادل، توجه به جانمایی عناصر در فضا مهم است که از سه رویکرد تعادلِ متقارن، تعادل غیر متقارن و تعادل شعاعی میتوان در ایجاد تعادل بهره گرفت:
تعادل متقارن :اتاقهای سنتی یا رسمی نیاز به تعادل متقارن دارند، به عنوان مثال، دو صندلی در دو طرف یک میز یک شیوهی تعادل متقارن توصیف میشود،دستیابی به این نوع تعادل ساده است زیرا ویژگی های طراحی در هر دو طرف تکراری هستند. این تکنیک به عنوان اثر آینهای نیز شناخته می شود.از معایب تعادل متقارن میتوان به تکراری شدن در گذر زمان بسیار کوتاهی اشاره کرد.
تعادل نامتقارن:وزن بصری خطوط، رنگ ها، فرم ها و بافت ها بدون نیاز به تکرار دقیق متعادل می شوند. این نوع تعادل به اندازه تعادل متقارن منظم نیست و می تواند پیچیده تر و هیجان انگیزتر باشد. به عنوان مثال، یک مبل را می توان با قرار دادن دو صندلی در طرف دیگر متعادل کرد.
تعادل شعاعی:این تعادل زمانی حاصل می شود که یک نقطه کانونی مرکزی وجود داشته باشد که عناصر دیگر در شعاع دایرهای به مرکزیت آن مورد جانمایی قرار گیرند،به عنوان مثال می توان به میز ناهارخوری گرد با صندلی هایی که دور آن چیده شده اند اشاره نمود.
۳:هماهنگی
وحدت یکی از ویژگی های مهم طراحی داخلی است و عناصر، سبک، و آیتمهای دکوراسیون باید با یکدیگر رویهی واحد داشته باشند تا یک کلِ منسجم را ایجاد نمایند.اصل هارمونی و هماهنگی اشیا و رنگ ها در یک فضا برای انتقال حس طراحی یکپارچه الزامی است و هارمونی را می توان با استفاده از روش های مختلفی مانند گروه بندی مبلمان ، استفاده از رنگ ها و بافت های مشابه یا ایجاد یک نقطه کانونی ایجاد نمود.
۴:ریتم
همانگونه که در تحلیل یک قطعه موسیقی به الگوی ریتمیک آن را استناد میشود،در طراحی داخلی نیز همین مفهوم مستند است چرا که ریتم از طریق تکرار بصری فرم ایجاد میشود و هنگام طراحی باید جانمایی عناصر به گونه ای صورت پذیرد که تکرار، پیشرفت، انتقال یا تضاد در آن مشهود باشد و با به کارگیری این مکانیسم های بصری است که توجه کاربران به اطراف فضا معطوف میگردد و همین توجه است که احساس مطلوب بودن فضا یا عدم آن را برای کاربران بدنبال خواهد داشت.
۵:نسبت و مقیاس
مفهوم نسبت و مقیاس رویکردی ایدهال برای ایجاد حس تعلق در میان اشیاء در هر فضایی است.عناصر باید با یکدیگر و فضا در تعادل باشند که مولفههای این تعادل اندازه، شکل، فرم و رنگ است،تناسب رابطه بین دو مورد میباشد و مقیاس نسبت اندازه یک عنصر در ارتباط با دیگر عناصر است به عنوان مثال یک میز قهوه کوچک در مقابل دو مبل بزرگ بسیار نابجا و گم شده به نظر خواهد رسید.
۶: تاکید
در طراحی داخلی، تاکید بر استفاده از یک عامل در فضا اخواهد بود،مانند رنگ، جزء، بافت یا الگو که توجه را به خود جلب می کند و هر فضایی بدون نقطه کانونی فراموش شدنی و کسالت آور است،نقطه کانونی می تواند ویژگی موجودی باشد که می خواهید برجسته کنید، مانند شومینه، یک قطعه از مبلمان و سایر عناصر،رنگ یکی از قدرتمندترین ابزارهایی است که می توان برای ایجاد تاکید از آن استفاده کرد به عنوان مثال یک بافت خشن بیشتر از بافت صاف ملموس است و با این رویکرد میتوان یک منطقه خاص را برجسته نمود،استفاده از یک روکش بافت مثل گچ بری یا آجرکاری میتواند یک راه موثر برای انجام این کار باشد.
۷: مصالح
کیفیت مواد در چگونگی ساخت و ساز موثر بوده و این تاثیر بر نوع تجربهی یک فرد از فضای طراحی شده نیز تأثیر می گذارد،با توجه به این سطح از اثر گذاری مصالح بر طراحی،مواد و مصالح طبیعی در اولویت هستند که این مصالح اغلب شامل پارچه هایی مانند پشم، ابریشم ، کتان و موادی مانند سنگ و چوب است که همگی دارای حس و صدای متفاوتی نسبت به مواد مصنوعی میباشند و عموما هم دارای هزینهی بالاتری نسبت به مواد مصنوعی هستند،بطور مداوم مواد و مصالح جدیدی در حال کشف و پیداش است که عموما دارای قیمتی پایین تر هستند و چگونگی استفاده از مواد و مصالح طبیعی یا مصنوعی ارتباط مستقیم با بودجهی کارفرما دارد.
۸:کنتراست
کنتراست تفاوت درخشندگی رنگ یا تضاد در اشیا است که باعث تمایز آنها (یا تصویرشان) از یکدیگر میشود و این تمایز علاقه بصری را در بیننده ایجاد می کند که به تعریف فضاها کمک می کند،استفاده از رنگ یکی از بارزترین نمود های کنتراست است، ترکیب رنگ های روشن و تیره یا گرم و سرد می تواند جلوه ای چشمگیر ایجاد کند.
۹:جزئیات
توجه به جزئیات آخرین اصل از اصول اولیه طراحی داخلی است. یک فضا هرگز نمی تواند یکپارچه و شخصی به نظر برسد، مگر اینکه دارای جزییات تکمیل کننده باشد چرا که این جزئیات است که یک فضا را منحصر به فرد می کند. با افزودن نکات شخصی و توجه به جزئیات، می توان فضایی ایجاد کرد که به کاربران احساس مالکیت و تعلق خاطر را القا نماید.
نتیجهگیری
اصول و عناصر طراحی داخلی نشانههای بصری ظریفی هستند که تأثیر زیادی – مثبت و منفی – بر نحوه رضایت کارفرما و کاربران از طراحی خواهند داشت، استفاده از این ۹ مرحله در روند طراحی باعث ارائهی یک طراحی نظاممند میگردد و در نهایت عاملی در راستای ایجاد حس رضایتمندی کارفرما و کاربران و همچنین کسب اعتبار برای طراح خواهد شد.