این پروژه بصورت اختصاصی در پایگاه خبری فضای نو : رسانه تخصصی طراحی داخلی منتشر می‌گردد

شناسنامه پروژه

دفتر/شرکت معماری

پروژه شوروم سیگار

سال ساخت : ۱۴۰۱

موقعیت پروژه : تهران | خیابان مولوی

‎کارفرما : شرکت لوتوس مانا

آرشیتکت : مهندس آرمتی رحمانی

تیم طراحی: محی پور صالحی، نسیم حضرتی، احمد فتحی ، احمد شریف پور ، داوود ولدی

گرافیک : میترا کرمی

گرافیک دیتیل :  پگاه الهیاری

تیم اجرا: شرکت فناوری معماری

سپاس فراوان از حمایت ها و مدیریت حمیدرضا رحمانی و مهندس محمد قائمی

مدیر پروژه: علی رحمانی، آرمتی رحمانی

سرپرست کارگاه: مهندس حدادی

آرمتی رحمانی

مبانی نظری پروژه

شوروم نیلوفر آبی  WaterLily “

نیلوفر آبی گلی است که در گِل و لای مرداب رشد و تغذیه می کند و از ان گِل و لای گُل زیبای محصور کننده ای را می سازد. در طراحی تلاش بر این بوده أست که این شوروم برای بستر شهری خود نیلوفر آبی باشد. فرار از تکرار بازار سیاه تا زاویه ای جدید حماقت انجام کارهای همیشگی و انتظار نتایج متفاوت است آلبرت انیشتین پس چرا همچنان باید پاسخ های مشابه و تکراری به مساله های تکراری در بافت های نا امن تاریخی شهر تهران داد؟ به بهانه ی احترام و حفظ بافت موجود البته که باید با بستر تجانس داشت که زائده ای نباشد که ریتم ارزشمند تاریخی را بر هم زند اما فارغ از پوسته ی متجانس ،چگونه کالبد معماری به مثابه مدیومی با محتوای متفاوتی در هم امیزد که پاسخی دیگر به بستر نا امن و نامناسب باشد؟ اگر پاسخ های تکراری موجود به ضوابط شهری در معماری پاسخی درخور و تاثیری به ساز در فرای بستر خود رقم نزدند پس شاید تقابل یا تضاد راه گشای مساله باشد؟! مساله تقابل بافت تاریخی و سنتی در این روند توسعه و کاربردی أست که منجر به تغییر محتوا و زیست ان در کالبد های از پیش تعیین شده می شود . جایی که در کالبدی با شکل سنتی محتواهای جدید جاری می شود

اما چگونه؟

جعبه ی سیاه.

یادی از داستان تایتانیک احسان عبدی پور.

جعبه ی سیاه در جنوب جنگ زده…

و بستر محتوایی متفاوت

اما مساله های جزیی طرح کاربری این مغازه فروش عمده سیگار و نمایندگی انحصاری یک برند سیگار خارجی است. در ضوابط شوروم و مغازه سیگار نباید ویترین و تبلیغات سیگار داشته باشد . پس اگر قرار باشد ویترین ها را دیوار بکشیم با خفقان چه کنیم؟ مساله های وضع بنای موجود

 .جداره های تکه تکه و کج

.کوچک بودن فضا عملکرد های مورد نیاز

. پوشش دادن حجمی از باکس های متنوع سیگار های برند اما نه به شکل نمایشی

. نداشتن سهولت دسترسی به طبقه مدیریت و جلسه طبقات

.داشتن فضای ارتباطی با برند های دیگر و نمایش بستر الهام گرفته هر سیگار و تجربه کاربر در فضا

در پاسخ به مسائل درون متنی معماری این فضا

به منظور کمرنگ کردن جداره های تکه تکه و بر خلاف تصور عمومی بزرگ تر نشان دادن فضا رنگ تمام این عناصر کالبدی مشکی انتخاب شد.

به دلیل نشان ندادن واضح دسترسی ها در سیرکولاسیون صفحه ی سفید با زاویه عناصر کارکردی معماری را در بر گرفتند.

 این عناصر اصلی شامل کانتر اصلی فروشنده و ال سی دی هایی بود که با ایده طراح برای قضایایی متفاوت و ارتباط همزمان با تمام شعبه های دیگر برند در تمام دنیا اتفاق افتاد که البته در حاشیه متن معماری ، فضا را به مثابه ی مدیومی تعریف می کرد که در ادراک تجربی ادم ها در بستر مولوی امکان تاثیر پذیری و گشودن دریچه ای به دنیای دیگر و میل به تغییر و نوع دیگر زیستن را ایجاد کند.

پوسته سفید این عناصر اصلی را در بر میگرفتند و اسانسور در جعبه ای با در مخفی پشت یک تیوی پنهان شد. برای استفاده بهینه از کوچکی مکان ، تمام راه پله علاوه بر یافتی نقش کارکردی دسترسی و ارتباطی نقش کمد های نگهدارنده سیگار را به شکل استاتیک و داینامیک ایفا می کردند. از تمام ابعاد فضا حداکثر استفاده برای جایابی سرور، سرویس و اشپزخانه در طبقه منفی یک شد. و به دلیل نور نگرفتن این طبقه مجموعه ای از لایت باکس ها با سنگ های سه بعدی همگام در کف طراحی شدند، که کاربری اتاق جلسات و مکانی برای ناهار خوردن را با صفحه ای ادامه دار تحقق می بخشید.

 هتروپیا

عکاسی های دید استودیو

برای مشاهده‌ی شکل کامل و دانلود تصاویر بر روی آنها کلیک نمایید

عکاسی های میترا کرمی

برای مشاهده‌ی شکل کامل و دانلود تصاویر بر روی آنها کلیک نمایید