اختصاصی پایگاه خبری فضای نو : رسانه تخصصی طراحی داخلی


توجه به ادراک چند حسی توسط یوهانی پالاسما وارد عرصه ادارک محیطی شد. یکی از راه های رسیدن به دریافت های چند حسی از طریق پدیدارشناسی، مواد و مصالح است، که منجر به ادراک محیطی می شود. بنابراین مواد و مصالح نقش مهمی در تعریف شخصیت و هویت فضاهای معمارانه دارند. پاسخ دهی به نیازهای حسی انسانی و استخراج معیارهای ادراک چند حسی از طریق مصالح، موضوع مورد بحث در این یادداشت است. مصالح حواس پنجگانه انسانی را تحت تاثیرقرار می دهد و سبب کنشگری و تعامل میان استفاده کنندگان و فضا می شود. حضور مصالح طبیعی و ارتباط با طبیعت از طریق مصالحی چون؛ سنگ و آجر بسیار مهم است. پیتر زومتور از تاثیر گزارترین معمارانی است که با درک دقیق نیازهای معماری معاصر و با رویکرد پدیدارشناسی ، متاثر از نظریات فیلسوفان پدیدارشناسی، همچون هایدگر، به دنبال خلق فضاهایی حسی و با هویت، در معماری است. موضوع مهم دیگری که بسیاری از محققین در زمینه پدیدارشناسی بدان اشاره کردند؛” هماهنگی مصالح”  است و اینکه این مواد بی انتها هستند، نسبت بهم واکنش می دهند، به طوریکه از این هماهنگی شگفت انگیز به یک ماده منحصربفرد دست پیدا می کنیم. از طرفی، در عصر جدید با پیشرفت دانش و تکنولوژی در دگرگونی ذات مصالح، شاهد تولید مواد و مصالح جدیدی هستیم که در کنار بازتاب چندحسی مصالح، یک معماری تعاملی و کنشگر خواهیم داشت. در حال حاضر این پیشرفت ها با سرعت بیشتری رو به تکامل و توسعه است. این امر راه را برای توسعه رویکردهای پژوهشی در معماری هموار کرد و طرز تفکر طراحان و متخصصان ساخت و ساز را تغییر داد. کارکردهای مختلفی که مواد هوشمند دارند، منجر به ترکیب سیستم های هوشمند شده است. این سیستم‌ها از تعدادی مواد مصالح هوشمند تشکیل شده‌اند و می‌توانند عملکردهای متعددی را انجام دهند و همچنین می‌توانند تغییراتی را که باعث تحریک می‌شود، حس کنند. پتانسیل‌های بزرگی که فناوری‌های جدید مواد هوشمند و سیستم‌های هوشمند دارند، می‌توانند فرآیند طراحی و ساخت را به طرز چشمگیری تغییر دهند. با توسعه و ادغام این حسگرها در حیطه های کاربردی معماری، مشخص می شود که باید در مراحل اولیه فرآیند طراحی، بعنوان یک استراتژی در برنامه طراحی قرار داده شود و به عنوان یک برنامه کاربردی، در نظر گرفته شوند. با هدف طراحی محیط‌های ساخته‌شده معماری که قرار است به شیوه ایی مطلوب نیازهای کاربران را تأمین کند، استراتژی‌های طراحی خود تطبیقی و سازگار توسعه داده شود. درک نقش سیستم‌های طراحی شده بر پایه ی مصالح هوشمند، بر سازگاری محیط‌های معماری تاثیرگذار است. مواد هوشمند دارای ویژگی هایی هستند که آنها را از مصالح سنتی متمایز می سازد. چه بعنوان یک ماده واحد یا در سطح یک سیستم هوشمند، بعنوان یک عنصر کوچک مانند مولکول یا یک عنصر بزرگ مانند یک پوسته ساختمان. مواد هوشمند به محرک ها در زمان مناسب پاسخ می دهند. در ادامه بحث چند نمونه از انواع حسگرها را معرفی می کنیم. حس گرهای نوری، حسگرهای صوتی، حسگر های حرارتی، حسگرهای رطوبتی و حسگرهای تماسی از رایج ترین مواد و سیستم های هوشمند هستند. عبارت حسگرهای محیطی به مجموعه ایی از حسگرها اشاره دارد که برای ارزیابی یا اندازه گیری تغییرات موجود در محیط های مسکونی و گاه شهری به کار می روند. ترکیبی از هویت و ذات مصالح ، مواد هوشمند و سیستم های هوشمند در کنار یکدیگر فضایی تعاملی و کنشکر ایجاد می کند که سبب ارتباط هر چه بیشتر استفاده کننده و فضا شود و در نتیجه فضاهایی زنده و پویا شکل می گیرد.